عشق همیشگی

 همیشه دقیقا وقتی …

 

پر از حرفی

 

وقتی بغض میکنی

 

وقتی داغونی…

 

وقتی دلت شکسته…

 

دقیقا همین وقتا انقدر حرف داری

 

 که

 

فقط میتونی بگی..

 

 

< بیخیال ... >

تاريخ چهار شنبه 2 دی 1394برچسب:,سـاعت 19:28 نويسنده مهیار و مریم| |

خیلی تنهام گذاشت

قلبم داره میگیره

تاريخ سه شنبه 25 فروردين 1394برچسب:,سـاعت 23:29 نويسنده مهیار و مریم| |

چرا متوجه نمیشید؟؟
آدما نیاز دارن بغل بشن.....
درست مثل اینکه آدما نیاز دارن مسواک بزنن که دندوناشون خراب نشه،
آدمی که بغل نشه ، خراب میشه ..!

تاريخ سه شنبه 25 فروردين 1394برچسب:,سـاعت 23:25 نويسنده مهیار و مریم| |

دلم خوشبختی میخواد

هههععععیییی

 

تاريخ سه شنبه 25 فروردين 1394برچسب:,سـاعت 23:21 نويسنده مهیار و مریم| |

بعضیا تکلیفشون با خودشون هم مشخص نیست
میری سمتش ازت فرار میکنه
ازش دور میشی دلش هواتو میکنه !!!

تاريخ سه شنبه 25 فروردين 1394برچسب:,سـاعت 23:7 نويسنده مهیار و مریم| |

حقیقت دارد !
کافی ست چمدان هایت را ببندی تا حاضر شوند هـمه برای از یاد بردنت !
آنکه بیشتر دوستت
میدارد ، زودتــــر …

تاريخ سه شنبه 25 فروردين 1394برچسب:,سـاعت 23:1 نويسنده مهیار و مریم| |

برای مهندسین بن بستی وجود ندارد. آنان یا راهی خواهند یافت٬ یا راهی خواهند ساخت…»

عزیزم پیشاپیش روزت مبارک

Image result for ‫گل‬‎

تاريخ دو شنبه 4 اسفند 1393برچسب:,سـاعت 10:40 نويسنده مهیار و مریم| |

خونه جدید هورااااااااااااا

زبان درازیخندهزبان درازی

تاريخ سه شنبه 28 بهمن 1393برچسب:,سـاعت 17:4 نويسنده مهیار و مریم| |

 

چه حس خوبی داره صبح چشات و باز کنی ببینی عشقت اینو واست نوشته باشه

تاريخ سه شنبه 28 بهمن 1393برچسب:,سـاعت 16:53 نويسنده مهیار و مریم| |

چه کسی میداند؟؟؟

 که تو در پیله ی تنهایی خود، تنهــــایی؟

چه کسی می داند
 
 که تو در حسرت یک روزنه در فردایــی؟

 پیله ات را بگشا،

تو به اندازه ی پروانه شدن زیبایــی!
 
ازصداي گذرآب چنان فهمیدم: تندتر ازآب روان، عمرگران میگذرد.


 زندگی رانفسی،ارزش غم خوردن نيست! 


آرزویم این است آنقدرسيربخندي كه ندانی غم چيست.
 ‏
                                                                    سهراب ‏

 

تاريخ پنج شنبه 25 دی 1393برچسب:,سـاعت 1:9 نويسنده مهیار و مریم| |

واسه اونی که با اومدنش دنیام و رنگی کرد. واسه اونی که تا دنیا دنیاست میخوامش

تاريخ یک شنبه 20 دی 1393برچسب:,سـاعت 10:36 نويسنده مهیار و مریم| |

تکثیر تو در هر ثانیه از زندگیم

 

یعنی قشنگترین تکراری

 

که هیچوقت تکراری نمیشود

 

+عشقم الان خوابیده اگه بفهمه الان من کنارش نیسم اومدم اینجا ...

آخه چیکار کنم دلم واسش تنگ شده

تاريخ دو شنبه 15 دی 1393برچسب:,سـاعت 19:1 نويسنده مهیار و مریم| |

 نشستیم با هم سر سفره افطار. از صبح با هم بودیم.  با هزاران کیلومتر فاصله دلامو ن چسبیده به هم بود. 

نمیدونم چی شد آخرش یه حال عجیبی بهم دست داد. انگار یه جوری وقت خدا مال من بود. مال شنیدن دعای من

چشام ‍‍‍‍به اشک نشسته بود. از خدا خواستم عشقمون همیشگی باشه. بهش گفتم خیلی دوستت دارم

گفتم نمیشه که کسی بتونه مثل من عاشقت باشه

گفتم که حتی اگه ترکم کنی عاشقت میمونم.

چه شمع زیبایی واسه سفرمون درست کرده بود

تاريخ جمعه 12 دی 1393برچسب:,سـاعت 17:33 نويسنده مهیار و مریم| |

امروز میخوام فقط در دو کلمه توصیفش کنم:

 

                      زن کامل

 

                                

تاريخ پنج شنبه 11 دی 1393برچسب:,سـاعت 12:42 نويسنده مهیار و مریم| |

تاريخ جمعه 5 دی 1393برچسب:,سـاعت 21:0 نويسنده مهیار و مریم| |

تاريخ جمعه 5 دی 1393برچسب:,سـاعت 13:5 نويسنده مهیار و مریم| |

 

شب یلدای امسال به نیت و خیال عشقم تفال زدم به دیوان جناب حافظ این شعر اومد.

یعنی من موندم چطور حافظ شیراز سر از کار عاشقا در میاره. دقیقا وصف حال منه با این دلبر فتان و پر ناز من

جالب ابنه که میگه شب یلدا اصلا به فکرم نبودی. یعنی اگه نبودم من هیچی حافظ از کجا فهمید؟!!

خودش میدونه لحظه ای نیست گلستان خیالم عطر وجودش و نده.

عاشقشم. هر دم بیشتر از بازدم قبل و کمتر از بازدم بعد

 

مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو   جهان بس فتنه خواهد دید از آن چشم و از آن ابرو
غلام چشم آن ترکم که در خواب خوش مستی   نگارین گلشنش روی است و مشکین سایبان ابرو
هلالی شد تنم زین غم که با طغرای ابرویش   که باشد مه که بنماید ز طاق آسمان ابرو
رقیبان غافل و ما را از آن چشم و جبین هر دم   هزاران گونه پیغام است و حاجب در میان ابرو
روان گوشه گیران را جبینش طرفه گلزاریست   که بر طرف سمن زارش همی‌گردد چمان ابرو
دگر حور و پری را کس نگوید با چنین حسنی   که این را این چنین چشم است و آن را آن چنان ابرو
تو کافردل نمی‌بندی نقاب زلف و می‌ترسم   که محرابم بگرداند خم آن دلستان ابرو
اگر چه مرغ زیرک بود حافظ در هواداری   به تیر غمزه صیدش کرد چشم آن کمان ابرو

 

 

تاريخ سه شنبه 1 دی 1393برچسب:,سـاعت 23:57 نويسنده مهیار و مریم| |

عشق من چند روزه که از من دلگیره. چند روزه که فکر میکنه توجهم کم شده

نمیدونه هر قدمی ورمیدارم به فکرشم. هر لحظه صدا میکنم مریم مریم 

مریم شده کلمه رمز آرامش من

میدونم فردا که ببینمش از چشام میفهمه که عشقم بیشتر شده

تودر عاقوش گرمم عشق را خواهی چشید مریم من

 

تاريخ دو شنبه 17 آذر 1393برچسب:,سـاعت 10:25 نويسنده مهیار و مریم| |

تاريخ دو شنبه 10 آذر 1393برچسب:,سـاعت 22:57 نويسنده مهیار و مریم| |

ادامه مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.

ادامـه مطـلب
تاريخ جمعه 23 آبان 1393برچسب:,سـاعت 22:2 نويسنده مهیار و مریم| |

تاريخ پنج شنبه 17 مهر 1393برچسب:,سـاعت 19:1 نويسنده مهیار و مریم| |

روی شیشه ی بخار گرفته اسم مون رو می نوشتم

که بخار عشقت روی شیشه دلم نشست

 

 

تاريخ دو شنبه 23 شهريور 1393برچسب:,سـاعت 22:26 نويسنده مهیار و مریم| |

مثل ﯾﮏ ﺳﺎﺣﻞ ﺑﯽ ﻗﺮﺍﺭ ﺁﻣﺪﻧﺖ ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷﻢ ﻫﺴﺘﻢ ﺍﯼ ﺩﺭﯾﺎﯼ ﻣﻦ!
ﺍﻣﻮﺍﺝ ﺧﺮﻭﺷﺎﻧﺖ ، ﺻﺪﺍﯼ ﺩﻟﻨﺸﯿﻨﺖ ، ﺁﺭﺍﻡ ﻣﯿﮑﻨﺪ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ﻭ
ﻫﻮﺍﯼ
ﺍﺑﺮﯼ ﻭ ﺩﻟﮕﺮﻓﺘﻪ ﺍﻡ !
ﺑﻪ ﻭﺳﻌﺖ ﺁﺑﯽ ﺑﯿﮑﺮﺍﻧﺖ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ ، ﺑﻪ ﺯﻻﻟﯽ ﺁﺑﻬﺎﯼ ﺭﻭﺍﻧﺖ
ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ !


ﻣﻦ ﺳﺎﺣﻠﻢ ، ﺗﻮ ﺩﺭﯾﺎﯼ ﻣﻦ ، ﺗﻮﯾﯽ ﯾﮏ ﺻﺤﻨﻪ ﭘﺮ ﺷﻮﺭ ﻭ ﺷﻮﻕ ﻣﻦ!
ﺩﺭﯾﺎﯼ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﻭﺍﺭﯾﺪﻫﺎ ﻭ ﺻﺪﻓﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻗﻠﺐ ﺧﻮﺩ
ﺟﺎ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﯼ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭﻡ !
ﯾﮏ ﺳﮑﻮﺕ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺩﻟﻨﺸﯿﻦ ﺍﻣﻮﺍﺝ ﺗﻮ ، ﭼﻪ ﻟﺤﻈﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﯿﺴﺖ ،
ﻟﺤﻈﻪ ﮔﻮﺵ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺩﻝ ﻫﺎﯼ ﺗﻮ !

 

 

تاريخ یک شنبه 23 شهريور 1393برچسب:,سـاعت 19:44 نويسنده مهیار و مریم| |

دوستت دارم، نه واسه اينكه تنهام

دوستت دارم،چون تو گفتي، هميشه هستي باهام

دوستت دارم، نه واسه اينكه بي قرارم

دوستت دارم، چون تو گفتي، هيچ وقت نميكني خارم

دوستت دارم، نه واسه اينكه دربه درم

دوستت دارم، چون تو گفتي، ميگيري بال و پرم

دوستت دارم، نه واسه اينكه دل تنگم

دوستت دارم، چون تو گفتي، هميشه باهات يكرنگم

دوستت دارم، نه واسه اينكه دورم 
دوستت دارم، چون تو گفتي، واست يه هم زبونم

دوستت دارم، نه واسه اينكه هستي تو رويام

دوستت دارم، چون تويي تنها فرشتة آرزوهام

دوستت دارم، نه واسه ادامة حياتم

دوستت دارم، چون تويي تنها فرشتة نجاتم

دوستت دارم،نه واسه يه روز و دو روز

دوستت دارم، واسه هميشه، واسه هر روز

 

 
تاريخ جمعه 21 شهريور 1393برچسب:,سـاعت 21:58 نويسنده مهیار و مریم| |

نامه جودی به بابا لنگ دراز
بابالنگ دراز عزیزم:
 
 
تمام دلخوشی دنیای من این است که ندانی و دوستت بدارم
 
 وقتی می فهمی و می رانی ام ... چیزی درون قلبم فرو میریزد
 
 چیزی شبیه غرور
 
 بابالنگ دراز عزیزم لطفا گاهی خودت را به نفهمیدن بزن و بگذار دوستت بدارم
 
 بعداز تو هیچکس الفبای روح و خطوط قلبم را نخواهد خواند
 
 نمی گذارم ... نمی خواهم
 
 بابالنگ دراز من همین که هستی دوستت دارم
 

 حتی سایه ات که هرگز به ان نمی رسم..

تاريخ جمعه 21 شهريور 1393برچسب:,سـاعت 21:46 نويسنده مهیار و مریم| |

اینو عشقم  تو آسانسور واسه من سروده

ای همه هستیه من

ای تو شور و مستیه من

ای که بی تو هیچم

در غم خود پیچم

ای تو نور ذاتم

ای وجود پاکم

من تو را میخواهم

تا ابد میمانم

+برگی از دیوان مهیارا :)

تاريخ جمعه 7 شهريور 1393برچسب:,سـاعت 17:4 نويسنده مهیار و مریم| |

دلم خیلی واسش تنگ شده خییییییییییییییییلیییییی

تاريخ پنج شنبه 30 مرداد 1393برچسب:,سـاعت 19:38 نويسنده مهیار و مریم| |


سرد بودنم را بگذار به حساب گرم بودنت با دیگران

مرا ببخش اگر ساده بودنم دلت را زد

مرا ببخش اگرعشق ورزیدنم چشمانت را بست

میروم تا آنان كه تواناتر هستند تو را

به اوج بودنت برسانند
تاريخ یک شنبه 5 مرداد 1393برچسب:,سـاعت 21:15 نويسنده مهیار و مریم| |

مغرور نیستم...

فقط نیازی به حرف زدن

با هر کسی را نمی بینم

از من نرنج...!

من نه مغرورم و نه بی احساس...

فقط دل خسته ام

دل خسته ازاعتمادی بی جا...

مرا که میشناسی؟!

خودمم...

مغرور نیستم !

خود خواهم، ولی پرتوقع نیستم !

رکم، ولی دروغگو نیستم !

ساکتم، ولی لال نیستم !

اگر برایت سنگینم

با یک خداحافظی خوشحالم کن

این روزها شیشه شدم...

زود می شکنم

اما، ناجور می برم !

من آدم سخت گیری نیستم

فقط...

آدم...سخت گیر می آورم

تلخ است باور نبودن آنها که

ادعای ماندن داشتند

و سخت است امروز باور آنها که

ادعای ماندن میکنند...


 

تاريخ یک شنبه 5 مرداد 1393برچسب:,سـاعت 21:8 نويسنده مهیار و مریم| |

اعتراف می کنم به خيانت ...

در نبودت با خیالت بودم!!!

تنها... با همین خیال خام!

"کنار رویای بودنت"

میخواهم، به حال خودم باشم

همیشه نه...!

ولی گاهی  میان بودن و خواستن

فاصله می افتد...

وقتهایی هست که کسی رو

با تمام وجود میخواهی ...

ولی نباید کنارش باشي

+ فک میکردم من نباشم دلت میگیره اما دیدم

نه....

بدون من شادتری، شلوغتری

انگاری من سد راهتم

دیگه ازادی

 

تاريخ یک شنبه 5 مرداد 1393برچسب:,سـاعت 21:5 نويسنده مهیار و مریم| |

تو همونی که میگفتی تو دنیا

هیشکی مثه من پیدا نمیشه

تو همونی که میگفتی قلبم

ماله تو باشه واسه همیشه

+فکر میکردم تمام قلبش مال منه اما ..

+ هر روز بیشتر بهم ثابت میکنه که اشتباه میکنم

+ایکاش مثه قبلا دوسم داشت چرا اینجوری شد

+بد جوری تنهام گذاشته همش بغض میکنم مجبورم بخندم کسی نفهمه

دارم پژمرده میشم:(

 

 

تاريخ شنبه 4 مرداد 1393برچسب:,سـاعت 1:11 نويسنده مهیار و مریم| |

این روزها زیادی ساکت شده ام
حرفهایم نمی دانم چرا به جای گلو
از چشمهایم بیرون می آیند ...

+ چقده سخته بفهمی بقیه واسش مهمترن
 و وقتی واسه تو نداره

+هههعععععععععییی

تاريخ شنبه 4 مرداد 1393برچسب:,سـاعت 1:54 نويسنده مهیار و مریم| |

دلتنگی یعنی:

دقیقه به دقیقه گوشیت و چک کنی و

وانمود کنی که داری ساعتو میبینی.....

تاريخ شنبه 4 مرداد 1393برچسب:,سـاعت 1:50 نويسنده مهیار و مریم| |

لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم

تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست ...

تا بداني نبودنت آزارم مي دهد ...
لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان ...

كه از قلبم بر قلم و كاغذ مي چكد
لمس کن گونه هایم را که خيس اشك است و پُر شیار ...
لمس کن لحظه هایم را ...
تویی که می داني من چگونه عاشقت هستم٬

لمس کن این با تو نبودن ها را
لمس کن

+عشقم سفر رفت قول داده بود مدام تماس بگیره اما...

+بعد 3 روز زنگ زد که نتونستم باهاش حرف بزنم

+حتما خوش بوده که منو از یاد برده

+سرد شدنش و فاصله گرفتنش حس کردم میگه اینطور نیس اما من حس کردم

 

تاريخ شنبه 4 مرداد 1393برچسب:,سـاعت 1:16 نويسنده مهیار و مریم| |

 اگه به یــــــه نفر قول دادے باهــــــاش بمونے...

دیگه حق ندارے چراغ امیــــــد دلشو خــــــاموش کنے...

رو حرفــــــت باش و عاشقش بــــــاش...

مطمــــــئن باش دنیــــــاشو به پات میــــــریزه...

 

تاريخ دو شنبه 30 تير 1393برچسب:,سـاعت 21:21 نويسنده مهیار و مریم| |

همه چیز را هم گردن من بیاندازی

عاشق شدن من تقصیر توست...

تاريخ شنبه 28 تير 1393برچسب:,سـاعت 23:41 نويسنده مهیار و مریم| |

اگــــه عشقـــــــــــت ...

یهــــــــــــــــــــــــویــــی ...
بي دلیــــــــــــــــــــــــــــل ...
بگه نگـــــــــــــــــــــــــــــــــــــو ...
بگه نمیخـــــــــــــــــــــــــــــــــــوام ...
بگـــــــــــــــــه باهــــــــــــــات قهــــــــــــرم ...
بگـــــــــــــــــــــه دوســــــتــــــــــــــت نـــــدارم ...
بگـــــــــــــــــــــــــــه بســــــــــــــه دیگــــــــــــــــــــــــه ...
بگـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه بــــــــــــــــــــــرو ... ... ...
همـــــــــه اینا حرفـــه زبونشــــــــه،
حـــــــــــرف دلــــــــــــــــــــــش نیس ... !
اون دلـــــــش فقـــط یه بغــــــــــل میخــــواد ... !
یــــــــــــــــــه بغــــــــــــل محکــــــــــم عاشقانــــــــــــــه ... !
یــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه بغـــــــــــــــــــــــــــــل محکـــــــــــــــــــــم
تاريخ شنبه 28 تير 1393برچسب:,سـاعت 23:39 نويسنده مهیار و مریم| |

دلتنگ که باشی ، آدم ِ دیگری می‌شوی… خشن‌تر.. عصبی‌تر.. کلافه‌ تر و تلخ‌ تر !
و جالبتر اینکه ، با اطرافیان هم کاری نداری.. همه اش را نگه میداری و دقیقا سر کسی خالی میکنی ، که دلـتنگ اش هستی….

 

تاريخ شنبه 28 تير 1393برچسب:,سـاعت 23:32 نويسنده مهیار و مریم| |

ازدستش عصبانی هستی
هرچی باهات حرف میزنه خودتو به نشنیدن میزنی
بعد صدات میکنه چندین بار
نگاهش نمی کنی فقط بهش میگی که باهاش قهری
بلند میشه ازپشت بغلت میکنه توچشمات نگاه میکنه اولش خیلی جدی اما وسطاش خندش میگیره و میگه 
توغلط میکنی بامن قهرکنی 
ازلحن صداش خندت میگیره 
همین برای خوشبخت بودن کافیه اینکه بهت نشون میده طاقت نداره صداتو نشنوه

 

تاريخ شنبه 28 تير 1393برچسب:,سـاعت 23:24 نويسنده مهیار و مریم| |

مرگت درست از لحظه ایی آغاز می شود که
در برابر آنچه برایت مهم است ،
مجبوری سکوت کنی ...

 

تاريخ شنبه 28 تير 1393برچسب:,سـاعت 23:22 نويسنده مهیار و مریم| |

MiSs-A