همدیگر و میخوایم

همدیگر و میخوایم

اگه یه غریبه هستی و گذارت اینجا افتاد بشین تا تعریف کنم ماجرای عشق پرهام و پرند رو

یعنی ظاهرا هیچیمون با هم جور نیست. سنمون ، فاصلمون، موقعیت زندگیمون 

یعنی بقول خودش دنیا هم به ما میگه ما مال هم نیستیم

اما با هم حرف زدیم و دلمون گرفتار هم شد. من که الان دنیا رو به یه تار موَش نمیدم. 

اینقدر دوسش دارم که همه لحظه های زندگیمو پر کرده. صداش، حرفاش و اصلا وجودش تموم لحظه هام و پر کرده. 

با نارحتیش به هم میریزم و با خوشحالیش آسمون زندگیم آفتابی میشه

میدونم که با همه وجودم سعی میکنم تا همیشه ی زندگیم نگرش دارم.

کاش هیچوقت جز خنده رو لباش نشینه

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





♥ سه شنبه 8 بهمن 1392برچسب:, ساعت 20:4 توسط مهیار و مریم